هیچکی از رفتن من غصه نخورد هیچکی با موندن من شاد نشد وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت بغض هیچ آدمی فریاد نشد وقتی رفتم کسی غصش نگرفت وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد دل من میخواست تلافی بکنه پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
وقتی رفتم نه که بارون نگرفت
هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود
اگه شب میرفتم و خورشید نبود
آسمون خوب میدونم مهتابی بود
دم رفتن کسی گفت سفر بخیر
که واسم غریب و نا شناخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود
چهره هیچ کسی پژمرده نبود
گلا اما همه پژمرده بودن
کسائیکه واسشون مهم بودم
همه شاید یه جوری مرده بودن
وقتی رفتم کسی غصش نگرفت
وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد
دل من میخواست تلافی بکنه
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
اگه بگم که قول ميدم تا هميشه باهات باشم
اگه بگم که حاضرم فداي اون چشات بشم اگه بگم توآسمون عشق من فقط تويي اگه بگم بهونه ي هرنفسم تنها تويي اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت مي کنم اگه بگم زندگي مو بذر بهارت مي کنم اگه بگم ماه مني هر نفس راه مني اگه بگم بال مني لحظه ي پروازمني ميشي برام خاطره ي قشنگ لحظه ي وصال؟ ميشي برام باغبون ميوه هاي تشنه وکال ؟ ميشي برام ماه شبهاي بي سحر؟ ميشي برام ستاره ي راه سفر؟ ولي بدون هر جا باشي يا نباشي مال مني بدون اگه براي من هم نباشي عشق مني براي سعادت شبا شعرامو من داد ميزنم گفتم اينو بنويسم که دوست دارم عزيزم